درسهای مهم مدیریتی : گام نخست ، خود شناسی مدیران
بسم اله الرحمن الرحیم
خود شناسی مدیران : گام نخست مدیریت
پیتر دراکر معتقد بود : عصر کنونی فرصت بی مانندی به مدیران داده است : هر مدیری از
هرکجا آغاز کند می تواند به اوج برسد فقط کافی است از ذهن پیشرفته بهره ببرد . مدیر اگر
خودشناسی نداشته باشد به جایگاه خود دست نخواهد یافت و تغییری در مسیر او نیز واقع
نمی شود .برای خودشناسی باید هم نقاط قوت و آسیب پذیر شناسایی شود و هم
چگونگی آموختن را بیاموزیم و هم تعامل برای کارکردن با دیگران را تمرین کنیم و در هنگام
اجرای این اقدامات به ارزشها پای بند باشیم و زمان شکوفایی خود را نیز شناسایی کنیم.
مدیران تا نخواهند در مسیر پیشرفت گام بردارند، قدمی به سوی تعالی نخواهند رفت؛ تاریخ
کسب و کا رصد و پنجاه سال اخیرگواه بارز این واقعیت است و چه بخواهیم یا نخواهیم در این
یک قرن و نیم گذشته شرکتها و بنگاههای کسب و کارنقش بسیار اساسی درپیشرفت
کشورها ایفاء نموده اند و این تنها به دلیل خواستن مدیران و قرارگرفتن آنان درجاده ترقی
است. برای قرار گرفتن در مسیر توسعه، شناخت توانمندی های خویش بسیار مهّم است و
شاید اصلی ترین راه شناسایی توانمندیها، دستاوردها و نتایج است .
خود شناسی را می توان به روشهای ذیل اجرایی کرد :
1 . قبل از هر تصمیم انتظارات خود را یادداشت کنیم.
2 . بعد از اقدام، نتایج را با انتظارات خود تطبیق دهیم و علت انحراف یا عدم انحراف را برای خود تشریح کنیم .
3 . پیتر دراکر در مقاله ای گفته بود : بیست سال این شیوه ( شماره 1 و 2 ) را پیش گرفته و هر بار از نتایج آن شگفت زده شده است .پس بیایید ما هم
آنرا امتحان کنیم .
دو اقدام 1 و 2 ما را به شناسایی نقاط قوّت هدایت می کند و این مهمترین گام در
شناسایی توانمندی است، زیرا درک می کنیم کدام کار ما را از نقاط قوت دور می کند و
کجاها ضعف داریم و چه چیزی را اصلا نمی دانیم، فقط یادتان باشد هیچگاه ما همه کاره
نمی شویم هر وقت همه کاره شدیم، بدانیم هیچکاره ایم.
4 . بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم ، آنقدر این اقدام را انجام دهیم تا این نقطه برای ما
"ارزش آفرین" شود.
5. برای تقویت نقاط قوت ( فقط برای تقویت ) آموزش ببینیم و مهارت های تازه کسب
کنیم.
6 . هر جا خود بینی بیاید یادگیری عقب نشینی می کند ، این هیولای عظیم را شناسایی و آنرا در هم کوبیم.
فردوسی بزرگ در شاهنامه می گوید :
چو چشمه بر ژرف دریا بری
به دیوانگی ماند این داوری
مشو غرّه زآب هنرهای خویش
نگه دار بر پا یکه جای خویش
چو بردانش خویش مهر آوری
خرد را ز تو بگسلد داوری
7 . عادت های بد خود را درمان کنیم .
برخی عادت های بد به شرح زیر می باشد :
- پیش داور نباشیم .
- دگماتیسم را از خود دور کنیم .
- خرافه انگاری را به دور بیندازیم .
- به تعاریف دیگران از خود (به خصوص عوام ) غرّه نشویم.
- همرنگی با جماعت را کنار بگذاریم .
- مطالب را به دیگران القاء نکنیم.
- القاء پذیری از دیگران را از خود دور کنیم .
- پیروی کورکورانه فقط به صرف نام یا نشان از دیگران را کنار بگذاریم.
- از جزمی نگری و تعبد خشک ، روی ارزشهایی که ما را دچار آسیب جدی می کند،
پرهیز کنیم .
- شخصیت پرست نباشیم .
- تعصب های کم پشتوانه نسبت به یک موضوع و...را کنار بگذاریم .
- نه ما برگزیده کسی هستیم نه غیراز انبیا ء و ائمه طاهرین سلام اله علیهم اجمعین
کسی معصوم است پس کسی را برگزیده نپنداریم دیگران هم مثل شما انسان هستند.
- از گذشته درس بیاموزیم و نیاموختن از تجربیات را خط قرمز خود بدانیم .
- زندگی کاری، شخصی و خانوادگی را جدّی بگیریم زیرا زندگی روزانه روز واقعه
ماست.
- کسب و کارمان را صرفاًً به نگاه سود ننگریم که "دور باطل " است. بلکه کار را
مایه ارزش آفرینی ببینیم .
- د ر فعالیتهای روزانه خود ریاضت کشی را عامل بدبختی ندانیم بلکه قناعت پیشه
باشیم .
- هرچه نا خوشایند بود مصلحت و سنت ندانیم تا از آن را رها شویم یا هر چه
خوشایند ما بود آنرا مصلحت ندانیم . مصلحت روش دارد .
- از زیاده گویی به شدت دوری کنیم و هر زمان زیاده گویی کردیم خودمان را
جریمه کنیم .
- کلی گویی و جملات نامفهوم نگوییم که همه متوجه این زبان پریشی ما می شوند
- ظاهر نگر نباشیم که حتی اگرحضرت داود علیه السلام باشیم، راه به خطا می رویم .
عادات بد، کارها را خراب می کند ، برنامه ها را به شکست می انجامد و چوب در چرخ
روان سازمان می گذارد . عادات بد اصطکاک سازمانی پدید می آورند و سیستم سازمانی
را دچار اختلال می کنند پس تشخیص عادات بد در خودمان ، بسیار اهمیت دارد
8 . شیوه کارمان را ارزیابی کنیم زیرا روش کا ر هر مدیر مانند توانمندی خاص خود
اوست و بیشتر به شخصیت مدیر بر می گردد و شاید این موضوع از شناسایی توانمندی
نیز ارزشمند تر باشد به عنوان مثال :
الف : شنونده ایم یا خواننده ؟ یادتان باشد کمتر مدیری را می توان دید که هم شنونده باشد
وهم خواننده .
ب :چگونه یاد می گیریم ؟ بعضی با گوش دادن ، بعضی دیگر با نوشتن ، برخی با
یادداشت برداری ،بعضی با حرف زدن با دیگران ، هرچه هست باید بعد از آنکه آموختیم
چگونه یاد می گیریم از این آگاهی خود بهره ببریم و همواره آموختن را شیوه کار خود
قرار دهیم .
پ : به عنوان نفر اوّل موفق هستيم يا به عنوان نفردوّم ؟ آيا در مقام مشاور بهتر عمل
مي كنيد يا در مقام تصميم گير ؟ تصميم ساز خوبي هستيم يا تصميم گير ؟يادمان باشد اگر
نفر دوّم خوبي باشيم يا تصميم ساز خوبي كمتر مي توانيم نفر اوّل يا تصميم گير خوبي
باشيم پس سعي نكنيم خود را عوض كنيم .ما همان هستیم که هستیم ، نه کسی که مثل ما
پیدا می شود ،نه ما می توانیم مثل دیگران شویم .
9 . به كدام ارزش ، باور و اعتقاد پاي بند هستيم ؟ بايد از خود بپرسيم مي خواهيم چه
نوع آدمي باشيم و ديگران ما را چگونه مي بينند و خود ، خود را چگونه می بینیم .
( تاکنون خود را در" آئینه محک " دیده اید .)
پس بايد درانتخاب بين هدف گذاري كوتاه مدت و دراز مدت (آينده گرايي از ويژگي هاي
مهم مديران پيشرفته است ) به نظام ارزش گذاري خود رجوع كنيم .
اميد است ، مديران ايران اسلامي در راه شناخت و تكامل ذهن خود و نیز شناخت عوامل
و ويژگي هاي ذهن پيشرفته گام برداشته و با خود شناسي ، ايران عزیز را به جایگاه اصلی
خود در جهان برسانند .